دندوناتم خرابه،دلم برات کبابه
فشار خونت هم بالاست،این هم برات یک بلاست
کلسترل هم داری،باید بشی بستری
آرتروز دست و پات،حالی نذاشته برات
پشتت دیگه کج شده،دنیا باهات لج شده
زانوهاتم می لرزه،پیچ و مهرهاتم هرزه
خواب و خوراکت کمه،این هم یک جور ماتمه
امان ز درد کمر،شب ها می خوابی دمر
خواب های بد می بینی،گاهی تو جات می رینی
نفخ شکم را نگو،میبرد پاک آبرو
وقتی که راه میافتی،به منومن میافتی
تو راه سر بالایی،وامیشه آقا دانی
تک سرفه گر نمودی،هی زرت و زرت گوزیدی
می لنگی و میافتی،به آه و ناله افتی
مردم میگن ای حاجی،یا این که خانم باجی
خودت میگی جوونم(جوانم)،بازم هنوز میخونم
ام ازت گذشته،جات دیگه تو بهشته
جون رسیده به زانوت،اجل نشسته پهلوت
می برنت سوی گور،خواهی نخواهی به زور
هیچکس به فکر تو نیست،باید به حالت گریست
مالی که با خون دل،به حال زارو کسل
یک جوری جمع آوردی،نخوردی واگذاشتی
آنکه میشینه به جات،دلش نسوخته برات
می بینه مال مفته،دو دستی روش میافته
میگه فقط همینه،چه خوبست و شیرینه
میخوره و قرمیده،به روح تو تر میده
دنبال باقیش هم هست،آن بی حیای تر دست
دنیا کرش همینه،بخوای نخوای همینه
نظرات شما عزیزان:
اجودانی 
ساعت17:42---6 بهمن 1391
متاسفم بربچ این چیزای بی ارزشو تو سایت نذارید حداقل ابرو مدرسه رو نبرید.
:: موضوعات مرتبط:
طنز،
متفرقه،
،
:: برچسب‌ها:
شعر,
شعر نیمایی,
